محمود فکری: برخی دوست ندارند سایپا با من صعود کند/ از تیم ملی و گزینههای آن بیخبرم!
تاریخ انتشار: ۸ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۱۵۸۱۷
محمود فکری با محمد حاجی عبدالرزاق خبرنگار بخش ورزشی فرهیختگان گفتگو داشته است
محمد فکری درباره شرایط سایپا و مسائل دیگر صحبت کرد.
به گزارش طرفداری، خودم یاد گرفتهام هیچوقت نامردی نکنم و با تمام وجود برای مجموعهای که در آن فعالیت میکنم کار کنم. اطمینان دارم اگر به کسی نامردی و خیانت کنم، چوبش را میخورم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همین بهانه به سراغ سرمربی سایپا رفتیم و اگرچه در این مصاحبه صحبت را با فکری از وضعیت تیمش در لیگ یک آغاز کردیم اما در ادامه با وجود آنکه وی کمتر میلی به صحبت درباره مسائل دیگر داشت دقایقی نیز درباره تیم ملی، استقلال و مورد اخیر یزدانی با سرمربی استقلالی سایپا همکلام شدیم. متن این گفتگو را در زیر میخوانید.
صحبت را از نتایج خوب سایپا آغاز کنیم. بهنظر میرسد از شانس خوبی برای صعود بهعنوان تیم دوم برخوردار باشید. هرچند بهنظر میرسد مجموعه ساپیا برای کسب این افتخار خیلی با شما همراه نیستند. در این مورد صحبت میکنید؟
در ادامه باید ببینیم خدا چه میخواهد. بعد از بازی یکسری صحبتها را مطرح کردم. انشاءالله خدا به ما صبر بدهد تا بتوانیم با نتایجی که در ادامه کسب میکنیم بتوانیم مقدمات صعود سایپا را فراهم کنیم.
درهرصورت وقتی مجموعه تیمی همدل نباشد، موفقیت هم سخت میشود. فکر میکنید درنهایت ساپیا بتواند با این وضعیت به لیگ برتر صعود کند؟
انشاءالله خودشان هم متوجه بشوند و کمک کنند تا این تیم صعود کند. اگر میخواهند سایپا صعود کند باید کمک و همراهی کنند اگر هم نمیخواهند که این اتفاق بیفتد که آن زمان داستان عوض میشود. چون این کار، کار یک نفر نیست که مربی یا بازیکن به تنهایی این کار را انجام بدهد. اصلا به این شکل چیزی معنا پیدا نمیکند چون رسیدن به چنین موفقیتی کار تیمی محسوب میشود. اگر کار تیمی انجام شود تیم بالا میآید در غیر این صورت اگر قرار باشد فقط یک ستون کار کند مطمئنا این ستون طاقت نمیآورد و فرو میریزد.
دل شما درباره همراهی با این مجموعه چه میگوید؟ شما با این نفرات همدل هستید؟ درهرصورت اگر سایپا صعود کند این افتخار فقط به اسم محمود فکری نوشته نمیشود.
من که به آینده امیدوارم و انشاءالله این اتفاق بیفتد. در هر صورت سعی میکنیم بیشتر تلاش کنیم تا کم و کسریهایی که وجود دارد را بهنوعی جبران کنیم. آنها هم واقعا اگر میخواهند این اتفاق بیفتد باید کنارمان باشند و کمکمان کنند. بهنظر میرسد یکسری دوستان هستند که مشاورههای بد هم به مدیران باشگاه میدهند. به هر صورت یکسری دوست ندارند من تیم را بالا بیاورم و یکسری هم هستند که اصلا دوست ندارند ساپیا بالا بیاید. بههرحال همه این مسائل وجود دارد دیگر. انشاءالله آنها هم همراه شوند و بیایند کنارمان تا با هم موفقیت سایپا در آخر فصل را جشن بگیریم.
فکر نمیکنید بعضا برخی مواقع هم از اخلاق و روحیات شما و نجابتی که به خرج میدهید سوءاستفاده میشود؟
زیاد هم نمیخواهم دوباره به مسائل مدیریتی ورود کنم. بیشتر حرفها را بعد از بازی با مس شهر بابک و برتری مقابل این تیم زدم و الان دیگر خیلی نمیخواهم برخی مسائل را دوباره تکرار کنم. شاید اگر صحبت جدیدی بشود دیگر درست نباشد. بههرحال باید منتظر بمانیم و ببینیم چه تصمیمی میگیرند. حداقل کار این است که برای کسب عنوان دومی جدیترین مدعی صعود ما هستیم، هرچند تیمهای دیگر و دو سه تیم دیگر هم هستند که آنها هم مدعی بهشمار میروند، اما با توجه به 3 امتیازی که بالاتر هستیم، ما مدعی جدیتری هستیم و شانس بیشتری داریم. مثلا اگر ما 10 شانس داریم، آنها هفت هشت شانس دارند و اینطور نیست که آنها شانسی نداشته باشند. بنابراین همه باید کمک کنند تا این شانس در آینده هرچه بیشتر تقویت و زیادتر شود تا درنهایت منجر به صعود سایپا شود. اگر کمکی نشود شاید بهیکباره روز آخر کار خراب شود.
با این شرایط تا کجا ادامه میدهید؟
درهرصورت اگر دوستان فکر میکنند با محمود فکری نتیجهای در کار نیست زودتر دست به کار شده و تصمیمات دیگری بگیرند. درخصوص سوالی که پرسیدید هم فکر میکنم از همان ابتدا من را انتخاب کردند چون فکر میکردند صبر و تحمل من بالاست. الان هم شرایط بهگونهای شده که بیشتر انرژی و تمرکزم را باید صرف خودیها و این حرف و حدیثها کنم. اگر کمک نمیکنیم حداقل ایکاش مانع هم ایجاد نکنیم. با این حال هرروز شاهد یک ماجرا و داستان جدید هستیم. باید به اصول فوتبال احترام گذاشت و نباید یکسری اصول را نادیده گرفت. ما با تیمی که همه ارکانش تغییر کردهاند مدعی صعود هستیم، اما دلیل برخی رفتارها را نمیفهمم. با این اتفاقات اخیر خودم هم ماندهام باید هوای کجا را داشته باشم و به چه چیزی حواسم باشد تا تیمم ضربه نخورد. از هفته سوم که باختیم اولتیماتومها شروع شد و این اواخر هم گفتند اگر در دو بازی بعدی را نبری اخراجت میکنیم. ما که ساکمان همیشه آماده است، اما اگر موفقیت میخواهیم مستلزم این است که به تیم آرامش دهیم. من تا زمانی که هستم برای تیمم فقط آرامش میخواهم و چهبسا بعد از آن اگر خواستند میتوانند با بنده قطع همکاری کنند. ما همه حرفمان را زدیم و ببینیم دوستان چه کاری میخواهند کنند. من که خسته شدهام و بریدهام، خدا به ما صبر بدهد تا این فصل بهسلامتی تمام شود. فعلا قصد استعفا ندارم و میخواهم با تیم ادامه بدهم اما تا روزی که باشم با شرافت و باغیرت به کارم ادامه میدهم.
به تیم ملی برسیم. فکر نمیکنید برنامههای جدید فدراسیون برای انتخاب سرمربی تیم ملی تا حدودی بازی با اذهان عمومی و توهین به مربیان ایرانی بود؟
بهقدری در روزهای اخیر روی مسائل سایپا متمرکز بودهام که از سایر مسائل فوتبالی دیگر خبر ندارم و درباره این موضوع هم تازه دارم از شما میشنوم و حتی خیلی از بازیهای لیگ برتر را هم نمیبینم. بهقدری درباره سایپا و بازیهای لیگ دسته اول مشکلات دارم که اصلا به سایر مسائل نمیرسم و حتی وقت پیگیری اخبار هم نمیماند.
بهعنوان یک اهل فن، چه نسخهای را برای تیم ملی و موفقیت این تیم در مقاطع بعدی پیشنهاد میدهید؟
نسخههای ما با تصمیماتی که گرفته میشود خیلی فرق میکند. خیلی از موارد کنار میروند تا موارد دیگر پیش بیاید اما باید ببینیم کدامیک بهتر هستند.
درباره استقلال صحبتی باقی میماند؟
واقعا میخواهم روی سایپا متمرکز باشم و در این مدت هم کمتر درباره سایر مسائل صحبت کردهام.
بهنظر میرسد سیاوش یزدانی در بازی با پرسپولیس، مکافات رفتاری که با شما کرده بود را پس داد.
ما دیگر کاری با این مسائل نداریم و درباره این بازیکن هم دیگر نظری ندارم و بهنظر میرسد در این فوتبال هرکسی هرکاری دوست دارد انجام میدهد و ما هم توجهی نداریم که چه میشود و چه نمیشود.
بهنظر میرسد همه فهمیدند حداقل درخصوص این بازیکن، حق با شما بود.
ما که حقی نداریم! ببینیم خدا چه میخواهد و انشاءالله هرچه که خیر باشد.
صحبت پایانی...
بعد از بازی پرسپولیس و سایپا در اینستاگرام، برخی من را تگ میکنند و به این موضوع اشاره میکنند که محمود فکری علیه یزدانی استوری گذاشته است و انگار اینطوری نوشته بودند که اگر من احترام گذاشتم، برخی لیاقتش را نداشتند، این درحالی است که حدود یکسالی میشود که فعالیتی در فضای مجازی ندارم و نه پستی میگذارم و نه استوری، نمیدانم از کجا این مسائل را درآوردهاند. نمیدانم فنپیج من این مطلب را کار کرده یا از خودشان درآورده بودند. درهرصورت زندگی همین است و الان هم من همه فکر و ذکر و تمرکزم را روی سایپا گذاشتهام تا اگر برخی اجازه بدهند با این تیم به لیگ برتر صعود کنیم.
اخبار داغ
رقابت داغ تیمهای نامدار بوندسلیگا برای فرار از سقوط کریستیانو رونالدو و 62 هت تریک در دوران حرفه ای / عکس استوری مرتضی پورعلی گنجی؛ جناب مسئول کجایی؟ + عکس استوری علی کریمی؛ به عنوان یک ایرانی فقط باید بمیریم؟ + عکس طعنه اتلتیکو مادرید به قضاوت مانزانو: این ماجرا در برنابئو جدید نیست!منبع: طرفداری
کلیدواژه: نظر می رسد محمود فکری ان شاءالله تیم ملی یک سری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۱۵۸۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علاقه عجیب شهید زینالدین به یک شهید
محمود احمدلو از نیروهای لشکر ۱۷ میگوید: شهید امیرحسین ندیری فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) بود و شهید زینالدین علاقه زیادی به او داشت.
یک شب امیرحسین ندیری به سنگر ما آمد و ما از سعادت دیدارش خوشحال بودیم. ساعتی بعد مهدی زینالدین فرمانده لشکر ۱۷ و محمدجواد دل آذر فرمانده عملیات لشکر ۱۷ هم رسیدند، اما هر چه کردیم داخل سنگر نیامدند. زینالدین میگفت که ما کار داریم و لازم است که برویم.
من از میزان علاقه او به شهید ندیری خبر داشتم. به آقا مهدی گفتم: «بیایید داخل سنگر در خدمت باشیم؛ آقای ندیری هم هستند.» آقای مهدی در جوابم گفت: «محمود! چرا زودتر نگفتی؟!»
به هر حال شهید زین الدین به شوق دیدار شهید ندیری به سنگر ما آمد. وقتی قرار شد شهید ندیری شب را در سنگر ما بماند تصمیم آقا مهدی به کلی عوض شد و به شهید دل آذر گفت: «شما بروید، من امشب را اینجا میمانم!»
من به شوخی به شهید زینالدین گفتم: «شما که کار داشتی و میخواستی بروی! چطور شد که ماندنی شدی؟!» پاسخ آقا مهدی را از قبل میدانستم! او به شوق دیدار شهید ندیری به سنگرمان آمد و ماندگار شد.
مرداد سال ۶۲ شهید ندیری و شهید شالی برای شناسایی به منطقه عملیاتی مهران رفته بودند که بر اثر برخورد با مین به شهادت رسیدند. شهید زینالدین بلافاصله بعد از شنیدن این خبر به معراج شهدا رفت و خیلی گریه کرد. این دوری زیاد طول نکشید و یک سال و سه ماه بعد مهدی زین الدین هم شهید شد.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی